پولینا که پدرو مادر خود را در کودکی از دست داده بود با یکی از بستگانش زندگی می کرد که زنی بسیار خشک و خشن بود. حدود ده سالگی، پس از یک بیماری طولانی که مجبور شدند حتی موهای سرش را بتراشند، پولینا برای بهبود حالش پیش پدربزرگ و مادربزرگ خود به ییلاق می رود. او در آنجا زندگی متفاوتی را شروع می کند و با پسرکی همسن و سال خود آشنا می شود که به طور مادرزادی نابیناست.
پولینا به شیوه ای ابتکاری به آموزش پسرک می پردازد و با حضور انسانی و مؤثر خود موجب تحولاتی در زندگی مردم آنجا می شود. از آن به بعد، بسیاری از مردم خاطره این پرستوی جوان را با محبت به یاد می آورند و او را چشم و چراغ کوهپایه می دانند.
ماهی ها پرواز میکنند ، نوشته مریم بصیری/ ارائه دهنده: رضوان بیگی
این رمان 14 فصل دارد که هر فصل آن با نام یک «شوط» معرفی شده است. به این ترتیب، فصول این کتاب از ابتدا تا انتها عبارت اند از شوط اول تا شوط چهاردهم.
در بخشی از این کتاب آمده است: هم سفر معتادتان تلوتلوخوران از جلویت رد می شود و در حالی که سیلاب چشمانش خشک نمی شود، خودش را با زور از زیر دست و پای مردان به کعبه می رساند. رفتنش را به میان مردم می بینی؛ اما از زنده ماندن و بیرون آمدنش خبری نیست. آن شب اخوان در هتل مدینه گفته بود مرد به خیالش خواسته با آمدن به زیارت و دخیل شدن در کنار خانه خدا اعتیادش را ترک کند، برگردد سر کارش و دوباره زنش را عقد کند و برود عروسی دخترش.
حاجی عزتی می گفت نگاه کردن به کعبه هم ثواب دارد. پس آن قدر نگاهش می کنی که تا حس کنی مردمک های آبی ات مانند پرده کعبه سیاه شده و هرچه سیاهی است می خواهد از دلت کوچ کند، اما بال پریدن ندارد. تنها دو پا هستند که کمکت می کنند تمام طبقه ها و گوشه کنارهای مسجدالحرام را بگردی تا هم بچرخی و هم ببینی چشمت به ننه ترلان می افتد یا نه. آخرش هم کنار همان چراغ سبز پیدایش کنی...
ماجراجوی جوان، نوشته ژاک سرون / ارائه دهنده : کوثر یاری
ژوائو، پسر بچهاى اهل تنتوبال، روستایى در کشور پرتغال است. به مدرسه که مى رود آموزگار به او ژوائوى تنتوبالى نام مىدهد که طنینى چون نام یک ماجراجوى دلیر دارد. اما قهرمان و سرمشق او "واسکودوگاما"، قهرمان دریاهاست. ژوائوى جوان مىخواهد دل از مدرسه برکند و راه دریاها را در پیش بگیرد. اما دوستش "میگل" به یارى او مىآید و سرانجام درمىیابد که خواندن و یادگرفتن خود یک پیروزى بزرگ است
آمادگی در برابر زلزله ، نوشته حسین دانشفر /ارائه دهنده: سیده نرگس موسوی
زمین لرزه نتیجه رهایی ناگهانی انرژی از داخل پوسته زمین است که امواج ارتعاشی ایجاد میکند و در گسلهای پوسته زمین روی میدهد. محلّی که منشأ زمینلرزه است و انرژی از آنجا خارج میشود را کانون و نقطۀ بالای کانون در سطح زمین را مرکز سطحی زمینلرزه میگویند. پیش از وقوع زمینلرزۀ اصلی معمولاً زلزلههای نسبتاً خفیفتری در منطقه روی میدهد که به پیشلرزه معروفاند. به لرزشهای بعدی زمینلرزه نیز پسلرزه میگویند که با شدّت کمتر و با فاصلۀ زمانی گوناگون میان چند دقیقه تا چند ماه رخ میدهند.
از زلزله رهایی نداریم! زمین لرزه مانند باران و برف و پدیدههای طبیعی دیگر از آغاز تا پایان عمر زمین با ما خواهد بود. ما تنها میتوانیم تا حدوی اثرات مخرب ناشی از وقوع زمینلرزهها را با استاندارد سازی و تحقیقات علمی در زمینۀ ساخت و ساز و مدیریت بحران کاهش دهیم.
در این کتاب با برخی از مهمترین خطراتی که زلزله به وجود میآورد آشنا میشویم و راهکارها و اقدامات ضروری که در تمام مراحل پیش، حین و پس از وقوع آن باید بدانیم را میآموزیم. تصاویر به کار رفته در کنار متن ساده و کاربردی کتاب کمک بسیاری به فراگیری مراحل مختلف عملکرد و واکنش ما در هنگام زمین لرزه دارد. اگر بتوانیم از تجربیاتی که در طول دهها سال از وقوع زلزلههای مکرر در نقاط مختلف دنیا حاصل شده است به درستی استفاده کنیم، خطر این پدیده طبیعی را برای خود و دیگران بسیار کم خواهیم کرد.
خواهران غریب ، اریش کستنر /ارائهدهنده : سیده زهرا رضایی
لوییزه به اردوگاه تابستانی رفته که تعدادی کودک از آلمان هم به انجا می آیند و دختری به نام لوته کاملا شبیه اوست انگار دوقلو باشند و بعد دخترها متوجه می شوند که جدا خواهرند و پدر و مادرشان بعد از طلاق هر کدام یکی از بچه ها را برداشته و آنها از وجود هم بی خبر مانده اند و البته تصمیم ندارند فعلا موضوع را به والدین خود بگویند. یک کتاب بچه گانه لطیف جالب و قشنگ که من شخصا خیلی دوسش دارم و توی حال و هواش قرار گرفتم . این کتاب را من قبلا از آقای کستنر خونده بودم فیلمش هم که یادمونه تو زمان خودش معروف شد حسابی و البته کلا توی دنیا از روی این کتاب فیلم های زیادی ساخته شده و اثر معروفیه . آقای کستنر از نویسندگان آلمانی هستند که من آشناییم با ایشون فقط در حد همین کتاب بوده و الان تصمیم گرفتم دو سه تا دیگه از کتابای ایشون را هم بخونم و بهتر باهاش آشنا بشم تا شاید بعدش بتونم بالاخره پرونده آقای حسن بیگی را ببندم .
برچسب : نویسنده : shahidavini-libraryo بازدید : 50